آموزش های مورد علاقه من

۱۰ مطلب در اسفند ۱۴۰۲ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

حروف اضافه مکان:

  • تعریف: برای ارائۀ اطلاعات اضافی دربارۀ مکان یک اسم یا ضمیر در رابطه با اشیاء یا مکان‌های دیگر استفاده می‌شوند.
  • انواع:
    • موقعیت مکانی: on, at, in
    • موضع: above, over, below, under, on, beneath
    • فاصله: near, beside, next to, by, beyond
    • جهت: up, down, in front of, behind
    • محیط‌های محصور: in, within, inside, outside

نکات:

  • ترجمه حروف اضافه مکان به فارسی به معنی جمله و رابطۀ بین دو کلمه بستگی دارد.
  • حروف اضافه مکان می‌توانند با اسامی، ضمایر و قیدها استفاده شوند.

مثال:

  • The cat is on the table.
  • I live in a small town.

حروف اضافۀ به ما اجازه می‌دهند دربارۀ رابطۀ بین دو کلمه در یک جمله صحبت کنیم. در مقاله آموزش کامل حروف اضافۀ مکان در انگلیسی ، ما دربارۀ حروف اضافۀ مکان در زبان انگلیسی صحبت کرده ایم.

  • علی احمد پور
  • ۰
  • ۰

قیدهای دیدگاه و اظهار نظر در زبان انگلیسی به کلماتی اشاره دارند که نظر، دیدگاه، یا احساسات گوینده یا نویسنده را در مورد یک موضوع خاص بیان می‌کنند. این قیدها به کمک گوینده یا نویسنده کمک می‌کنند تا بیشتر بیان کنند که چگونه به موضوعی نگاه می‌کنند یا احساس چه راجع به آن دارند.

قیدهای دیدگاه و اظهار نظر به شما اجازه می‌دهند نحوه نگاه و احساسات شما را درباره موضوعی خاص به طرز واضح‌تری بیان کنید. این قیدها برای ارزیابی و تفسیر موضوعات مورد بحث و برای بیان موافقت، مخالفت یا عدم اطمینان استفاده می‌شوند.

برخی از قیدهای دیدگاه و اظهار نظر معروف شامل "hopefully" (امیدوارم)، "fortunately" (خوشبختانه)، "honestly" (صادقانه)، "apparently" (ظاهراً)، "obviously" (به وضوح) و غیره هستند.

این قیدها معمولاً در ابتدای جمله قرار می‌گیرند، اما ممکن است در برخی موارد در انتهای جمله نیز قرار بگیرند، به ویژه اگر می‌خواهید روی یک بخش خاص از جمله تأکید بیشتری بگذارید.

به عنوان مثال:

  • Fortunately, the weather was beautiful for our picnic. (خوشبختانه، هوا برای پیک نیک ما زیبا بود.)

  • Honestly, I don't think we should go to that party. (صادقانه، فکر نمی‌کنم باید به آن مهمانی برویم.)

  • Apparently, they've already left for their trip. (ظاهراً، آن‌ها قبلاً برای سفر خود را ترک کرده‌اند.)

این قیدها به گوینده یا نویسنده کمک می‌کنند تا نظرات، احساسات و دیدگاه‌های خود را درباره موضوعات مختلف روشن‌تر بیان کنند و ارتباط بهتری با مخاطبان برقرار کنند.

 قید دیدگاه و اظهار نظر نوعی قید است که یک جمله را به عنوان یک کل توصیف می‌کند. در مقاله آموزش قیدهای دیدگاه و اظهارنظر در انگلیسی به تفصیل دربارۀ آن بحث شده است.

  • علی احمد پور
  • ۰
  • ۰

ساختار معکوس یا وارونگی در زبان انگلیسی به تغییر ترتیب معمول کلمات در جمله اشاره دارد، به طوری که فعل قبل از فاعل قرار می‌گیرد. این ساختار معمولاً برای ایجاد سؤالات، جملات معترضی، و یا برای تأکید بیشتر در جملات استفاده می‌شود.

یکی از کاربردهای مهم وارونگی در زبان انگلیسی، در سؤال‌ها است. به عنوان مثال، در جمله "She sings"، فاعل (She) پس از فعل (sings) قرار دارد. اما در سؤال مربوط به همین جمله، ساختار معکوس به کار می‌رود و فعل کمکی (auxiliary verb) "does" به همراه فاعل (She) قبل از فعل (sings) قرار می‌گیرد: "Does she sing?".

وارونگی همچنین در جملات معترضی نیز به کار می‌رود. به عنوان مثال، در جمله "They are working"، فاعل (They) پس از فعل (are working) قرار دارد. اما در جمله معترضی مربوط به همین جمله، ساختار معکوس استفاده می‌شود و فعل کمکی (auxiliary verb) "are" به همراه فاعل (They) پس از فعل (working) قرار می‌گیرد: "Are they working?".

این ساختار معمولاً برای تأکید بیشتر در جملات نیز به کار می‌رود. به عنوان مثال، در جمله "Joe can swim"، فاعل (Joe) پس از فعل (can) قرار دارد. اما با استفاده از ساختار معکوس، می‌توان تأکید بیشتری بر روی مهارت شنا کردن جو داشت: "Can Joe swim?".

وارونگی برای ایجاد تأکید و تغییر در ساختار جملات استفاده می‌شود. این ساختار معمولاً در گفتار و نوشتار رسمی بکار می‌رود و کمتر در مکالمات روزمره دیده می‌شود. اما با تمرین و استفاده مستمر، می‌توانید از این ساختار به طور موثر در متون خود استفاده کنید و جملاتی روان و موثر ایجاد کنید.

یکی از مباحث مهم در گرامر انگلیسی بحث ساختار معکوس در انگلیسی است که در مقاله کاربردهای ساختار معکوس در انگلیسی inversion به طور مفصل به آن پرداخته شده است.

  • علی احمد پور
  • ۰
  • ۰

قیدهای پرسشی:

  • تعریف: کلماتی که برای پرسیدن سؤالی دربارۀ جنبۀ خاصی از جمله مانند زمان، مکان، فراوانی یا شیوه استفاده می‌شوند.
  • کاربرد:
    • استخراج اطلاعات خاص از شنونده یا خواننده
    • قرارگیری در ابتدای جمله
  • انواع:
    • قیدهای پرسشی زمان: when (چه زمانی)، how long (چه مدت)، how often (چند وقت یکبار)
    • قیدهای پرسشی مکان: where (کجا)، whither (به کجا)
    • قیدهای پرسشی علت: why (چرا)
    • قیدهای پرسشی حالت: how (چگونه)

نکات:

  • ترجمه قیدهای پرسشی به فارسی به نوع اطلاعات مورد نظر در سوال بستگی دارد.
  • قیدهای پرسشی می‌توانند با حرف اضافه و ضمیر پرسشی استفاده شوند.

مثال:

  • When did you arrive in Tehran?
  • Why are you asking me this question?

قیدهای پرسشی یا به عبارتی دیگر «interrogative adverbs» کلماتی مانند «why» و «where» هستند که برای پرسیدن سؤال استفاده می‌شوند. در مقاله آموزش کامل قیدهای پرسشی در انگلیسی با آن‌ها بیشتر آشنا خواهیم شد.

  • علی احمد پور
  • ۰
  • ۰

قید نسبی:

  • تعریف: قیدی که برای معرفی یک بند وابسته که به عنوان توصیف‌کنندۀ قید در یک جمله عمل می‌کند استفاده می‌شود.
  • کاربرد:
    • معرفی بند وابسته
    • توصیف قید در جمله
    • ارتباط بند وابسته به بقیه جمله
  • قیدهای نسبی اصلی:
    • when: (زمان)
    • where: (مکان)
    • why: (علت)

نکات:

  • قیدهای نسبی را می‌توان با حرف اضافه و ضمیر نسبی "which" استفاده کرد.
  • قیدهای نسبی می‌توانند فاعل یا مفعول جمله باشند.
  • قیدهای نسبی بندهای صفت را معرفی می‌کنند و اسم‌ها یا ضمایر را به بندهای نسبی متصل می‌کنند.

مثال:

  • I know a place where only the rich live.
  • Life is a flower of which love is the honey.

 

قیدهای نسبی یا به عبارتی دیگر «relative adverbs» کلماتی هستند که توصیف بیشتری را برای اسم‌ها، افراد، مکان‌ها یا چیزهایی که مورد بحث قرار می‌گیرند به ما می‌دهند. بیایید با مطالعه مقاله آموزش کامل قیدهای نسبی در انگلیسی آن‌ها را بهتر بشناسیم.

  • علی احمد پور
  • ۰
  • ۰

قید ربطی:

  • تعریف: قیدی که برای پیوند ایده‌ها و نشان دادن رابطۀ بین دو بند مستقل در یک جمله استفاده می‌شود.
  • کاربرد:
    • ایجاد انتقال بین بندها
    • منسجم‌تر و هماهنگ‌تر شدن نوشتار
  • رایج‌ترین قیدهای ربطی:
    • Also: علاوه بر، همچنین
    • Consequently: در نتیجه، به همین دلیل
    • Besides: علاوه بر، به غیر از
    • However: با این حال، هرچند
    • Then: سپس، در آن صورت

نکات:

  • قیدهای ربطی را می‌توان در جمله جابجا کرد.
  • ترجمه قیدهای ربطی به فارسی به معنی جمله و رابطۀ بین دو بند بستگی دارد.

همانطور که از نام آن‌ها ایجاب می‌کند، از قیدهای ربطی یا به عبارت دیگر «conjunctive adverbs» برای اتصال دو جمله استفاده می‌شود. آن‌ها را می‌توان در جمله جابجا کرد. بنابراین، برای یادگیری قوانین آن، به مطالعه مقاله آموزش کامل قیدهای ربطی در انگلیسی بپردازید.

  • علی احمد پور
  • ۰
  • ۰

قیدهای اشاره:

  • انواع:
    • قیدهای اشاره زمان: now (الان)، then (آن‌وقت)
    • قیدهای اشاره مکان: here (اینجا)، there (آنجا)
  • کاربرد:
    • نشان دادن مکان یا جهت چیزی نسبت به گوینده
    • همیشه بعد از اسم می‌آیند

مثال:

  • I told my roommates that these books here are yours.
  • Please don’t leave your clothes there!
  • Are you ready to go to the party now?
  • When you called, I was in Shiraz. Since then, I have been driving to Bandar Abbas.

نکات:

  • قیدهای اشاره بر خلاف ضمایر اشاره، قبل از اسم نمی‌آیند.
  • ترجمه قیدهای اشاره به فارسی همیشه به مکان یا زمان مورد نظر نسبت به گوینده بستگی دارد.

قیدهای اشاره یا به عبارت دیگر «demonstrative adverbs» بر مکان چیزی در رابطه با گوینده تأکید دارند. در مقاله آموزش کامل قیدهای اشاره در انگلیسی، همه چیز را دربارۀ آن‌ها یاد خواهیم گرفت.

  • علی احمد پور
  • ۰
  • ۰

فعل advice:

  • معنی: نصیحت کردن، توصیه کردن
  • کالوکیشن ها:
    • Take someone’s advice: نصیحت کسی را استفاده کردن، به توصیه کسی عمل کردن
    • A piece of advice: یک نصیحت
    • Can’t afford to ignore someone’s advice: نمی‌تواند توصیه/ نصیحت کسی را نادیده بگیرد
    • Welcome sb’s advice on the matter: من از راهنمایی/مشاوره شما دراین زمینه استقبال می¬کنم
    • Have no one to turn to for advice: کسی را نداشت که در مواقعی که بیشتر به آن نیاز داشت برای مشاوره به او مراجعه کند

نکات دستوری:

  • فعل advice می‌تواند به صورت متعدی و لازم استفاده شود.

  • مثال:

    • He advised me to study harder. (متعدی)
    • I need some advice. (لازم)
  • اسم advice غیرقابل شمارش است.

  • مثال:

    • I gave him some good advice.

 

برای کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با کاربردهای  advice می توانید به مقاله کاربرد و کالوکیشن های فعل advice در انگلیسی سربزنید.

  • علی احمد پور
  • ۰
  • ۰

قید حرکت و جهت:

1. انواع قیدهای حرکت و جهت:

  • قیدهای مکان: inside (درون)، outside (بیرون)، upstairs (بالا)، downstairs (پایین)، behind (پشت)، in front of (جلوی)، next to (کنار)، near (نزدیک)، far from (دور از)
  • قیدهای جهت: eastward (به سمت شرق)، westward (به سمت غرب)، southward (به سمت جنوب)، northward (به سمت شمال)
  • قیدهای مسیر: straight (مستقیم)، along (در امتداد)، across (از عرض)، through (از میان)، around (اطراف)
  • قیدهای نحوه حرکت: quickly (سریع)، slowly (آهسته)، carefully (با احتیاط)، easily (آسان)، smoothly (روان)

2. جایگاه قیدهای حرکت و جهت:

  • قیدهای حرکت و جهت غالباً بعد از فعل اصلی و بعد از مفعولِ یک فعل متعدی می‌آیند.
  • مثال:
    • I put the book on the table.
    • She walked quickly.
    • They drove to the store.

3. استثنائات:

  • برخی از قیدهای حرکت و جهت می‌توانند در ابتدای جمله قرار بگیرند.

  • مثال:

    • Outside the house, there was a big tree.
    • Quickly she ran to the finish line.
  • برخی از قیدهای حرکت و جهت می‌توانند قبل از فعل اصلی قرار بگیرند.

  • مثال:

    • slowly walked down the street.
    • She carefully put the vase on the shelf.

 

قید «حرکت یا جهت‌ها» یا به عبارتی دیگر «adverbs of movement and directions» کنشی را به سمت مکان یا جهت خاصی نشان می‌دهد. در مقاله آموزش کامل قید حرکت و جهت در انگلیسی با انواع آن‌ها آشنا خواهیم شد.

  • علی احمد پور
  • ۰
  • ۰

فعل advantage:

  • معنی: مزیت داشتن، برتری داشتن
  • کالوکیشن ها:
    • Go ahead with a plan: با برنامه پیش رفتن
    • The advantages far outweigh the disadvantages: مزایا خیلی بیشتر از معایب است
    • I have trouble understanding you: من در درک شما مشکلی ندارم
    • X has the advantage over Y: X بر Y مزیت دارد
    • speaking fluent: روان صحبت کردن
    • I haven’t decided yet whether to + V: هنوز تصمیم نگرفته ام ]کاری[ را انجام دهم
    • Weigh up the advantages and disadvantages: بررسی مزایا و معایب/ سبک-سنگین کردن مزایا و معایب
    • The Prime Minister was at great pains to stress the advantages of the new system.: نخست وزیر سخت تلاش می‌کرد تا بر مزایای سیستم جدید تاکید کند
    • Be at great pains to + V: سخت تلاش کردن…
    • Stress = emphasize = highlight = underscore = underline the advantages of …: تاکید بر مزایایی ….
    • His height and long arms give/ gave him a huge advantage over other boxers.: قد و بازوهای بلند او باعث می‌شود او مزیت زیادی نسبت به سایر بوکسورها داشته باشد.

نکات دستوری:

  • Have + difficulty / trouble / problem + Ving:
    • مثال: I have trouble understanding you

برای کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با کاربردهای  advantage می توانید به مقاله کاربرد و کالوکیشن های فعل advantage در انگلیسی سربزنید.

  • علی احمد پور