social creature
موجود اجتماعی
part of society
بخشی از جامعه
Meaning: live in groups and enjoy being with other people
بصورت گروهی زندگی کردن و از بودن در کنار سایر افراد لذت بردن
EXP: Human beings, like many animals, are social creatures.
انسان ها، مانند بسیاری از حیوانات، موجودات اجتماعی هستند.
be gregarious and outgoing
معاشرتی و خونگرم بودن
be very sociable
بسیار اجتماعی بودن
EXP: He’s a gregarious and outgoing kind of person.
او فرد معاشرتی و خونگرمی است.
socialise with sb.
با کسی معاشرت کردن
Meaning: spend time with other people, e. g., at a party
وقت گذراندن با سایر افراد، مثلاً در یک مهمانی
EXP: It is normal for kids to refuse to speak their home language at the stage when they start to socialise with other kids. (Cambridge IELTS 8)
طبیعی است که بچه ها در مرحله ای که شروع به معاشرت با بچه های دیگر می کنند از صحبت کردن به زبان مادری خود امتناع کنند. (کمبریج آیلتس 8)
means of communication
وسایل ارتباطی
Meaning: methods of communication
روش های ارتباطی
EXP: Email is our main means of communication.
ایمیل وسیله اصلی ارتباط ماست.
communication skills
مهارت های ارتباطی
interpersonal skills
مهارت های بین فردی
Meaning: the skills that someone uses to interact with other people
مهارت هایی که شخصی برای تعامل با سایر افراد بکار می گیرد
EXP: The job requires excellent communication skills.
این شغل به مهارت های ارتباطی عالی نیاز دارد.
در فرایند یادگیری زبان انگلیسی، یادگیری اصطلاحات کاربردی موضوعات مختلف نقش مهمی را ایفا می کند. در مقاله کلمات و اصطلاحات مربوط به دوستی Friendship و همکاری Co-operation در آیلتس آکادمی زبان تات مجموعه گستردهای از اصطلاحات کاربردی مرتبط با دوستی و همکاری در زبان انگلیسی را گردآوری کرده است.
منبع: tatschool.ir/education/friendship-co-operation-terms-ielts/
- ۰۳/۰۱/۲۵