آموزش های مورد علاقه من

  • ۰
  • ۰

فعل advice:

  • معنی: نصیحت کردن، توصیه کردن
  • کالوکیشن ها:
    • Take someone’s advice: نصیحت کسی را استفاده کردن، به توصیه کسی عمل کردن
    • A piece of advice: یک نصیحت
    • Can’t afford to ignore someone’s advice: نمی‌تواند توصیه/ نصیحت کسی را نادیده بگیرد
    • Welcome sb’s advice on the matter: من از راهنمایی/مشاوره شما دراین زمینه استقبال می¬کنم
    • Have no one to turn to for advice: کسی را نداشت که در مواقعی که بیشتر به آن نیاز داشت برای مشاوره به او مراجعه کند

نکات دستوری:

  • فعل advice می‌تواند به صورت متعدی و لازم استفاده شود.

  • مثال:

    • He advised me to study harder. (متعدی)
    • I need some advice. (لازم)
  • اسم advice غیرقابل شمارش است.

  • مثال:

    • I gave him some good advice.

 

برای کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با کاربردهای  advice می توانید به مقاله کاربرد و کالوکیشن های فعل advice در انگلیسی سربزنید.

  • ۰۲/۱۲/۱۴
  • علی احمد پور

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی