فعل advice:
- معنی: نصیحت کردن، توصیه کردن
-
کالوکیشن ها:
- Take someone’s advice: نصیحت کسی را استفاده کردن، به توصیه کسی عمل کردن
- A piece of advice: یک نصیحت
- Can’t afford to ignore someone’s advice: نمیتواند توصیه/ نصیحت کسی را نادیده بگیرد
- Welcome sb’s advice on the matter: من از راهنمایی/مشاوره شما دراین زمینه استقبال می¬کنم
- Have no one to turn to for advice: کسی را نداشت که در مواقعی که بیشتر به آن نیاز داشت برای مشاوره به او مراجعه کند
نکات دستوری:
فعل advice میتواند به صورت متعدی و لازم استفاده شود.
-
مثال:
- He advised me to study harder. (متعدی)
- I need some advice. (لازم)
اسم advice غیرقابل شمارش است.
-
مثال:
- I gave him some good advice.
برای کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با کاربردهای advice می توانید به مقاله کاربرد و کالوکیشن های فعل advice در انگلیسی سربزنید.
- ۰۲/۱۲/۱۴